کاربر گرامی به وب سایت دادسرا یار خوش آمدید | برای استفاده کامل از امکانات سایت عضو یا وارد شوید

وکیل انحصار وراثت در بجنورد

شما در حال مشاهده مطلب مذکور در بخش مقالات سایت می باشید

وکیل انحصار وراثت در بجنورد

وکیل انحصار وراثت در بجنورد

وکیل انحصار وراثت در بجنورد

به نوشته دادسرایار در مقاله وکیل انحصار وراثت در بجنورد

دادسرایار 24 ساعته در خدمت شماست حتی روز های تعطیل

021-91-01-61-52

ز جمله مسائل مهم در خصوص انحصار وراثت چگونگی و تشریفات دادرسی مربوط به صدور گواهی انحصار وراثت است.در این نوشتار سعی بر آین شده که به تمامی سوالات شما عزیزان در خصوص اخذ گواهی انحصار وراثت و مراتب حقوقی ان پاسخ داده شود .

فوت یکی از بستگان نزدیک عموما آثاری از جمله لزوم تعیین تکلیف مایملک وی و میزان سهم و حقوق وراث  را بدنبال دارد. موضوعی که در جامعه امروزی بسیار رواج دارد و شاهد دعاوی حقوقی و آثار ان هستیم.

تعریف انحصار وراثت :

انحصار وراثت عبارت است از معلوم نمودن تعداد وراث متوفی توسط مراجع ذیصلاح.

به بیان ساده تر یعنی بعد از اینکه شخص فوت می کند مشخص شود که چه کسانی از ایشان ارث می برند.

در اثر فوت شخص اموال وی به طور قهری به وارثین او منتقل می گردداما ابتدا باید وارث بودن و سهم الارث هر یک از وراث به طور مشخص  در دادگاه بررسی و اثبات گردد. بنابراین دادگاه پس از بررسی مراتب حقوقی لازم در خصوص وراث ، گواهی‌ نامه‌ای به نام تصدیق انحصار وراثت صادر می‌نماید که در اختیار وراث و اشخاص ذینفع قرار خواهد گرفت.

همچنین شما عزیزان میتوانید با راهنمایی از وکیل در شیراز نیز راه خود را بهتر و مفید تر بیابید

مزایای اخذ وکیل در خصوص انحصار وراثت :

اگر مراتب حقوقی اخذ تصدیق انحصار وراثت توسط وکیل متخصص در این امر پیش برود، وکیل میتواند اموال متوفی را که ناشناخته می باشد معرفی و میزان سهم هر یک از وراث را از ماترک متوفی مشخص کند. همچنین مدت زمان گرفتنگواهی انحصار وراثت کمتر خواهد شدو نیازی به حضور وراث در مراجع قضایی نخواهد بود. حتیوکیل میتواند بعد از مشخص شدن سهم افراد برای فروش سهم هر یک از وراث به شخص دیگر اقدام کند.

سوالات شما مردم عزیز بجنورد پیرامون انحصار وراثت:

وراث متوفی و اشخاص ذینفع یعنی هر شخصی که منفعتی در اموال متوفی دارد،اشخاص صلاحیت دار برای ارائه دادخواست انحصار وراثت می‌باشندو می‌توانندازشورای حل اختلاف تقاضای صدور گواهی انحصار وراثت نمایند.

مقداری زمین بنام پدربزرگ پدربزرگ پدر من است پدر بزرگ من هم فوت در ضمن برادر پدرم دست گذاشته روشون (( تصاحب کرده )) می خواستم بدونم چطور زمین ها را از چنگ برادر پدرم دربیارم

با اثبات مالکیت
 

پسرم در جوانی فوت شد. فقط سهام عدالت به نام اوست که آن هم انحصار وراثت میخواهد. ساده ترین راهی که می‌توان اموال ناچیز را بدون دردسرهای انحصار وراثت انتقال داد، ممنون میشم بفرمایید. یه سوال خیلی مهم هم برایم هست اینکه بعد از فوت من عدم انحصار وراثت فرزند فوت شده‌ام برای همسر و سایر فرزندانم مشکل‌ساز میشود؟؟ در واقع در قوانین ایران انحصار وراثت چه برای فردی که دارایی دارد چه کسی که ندارد الزامی است؟؟

گواهی حصر وراثت دو نوع می باشد یک نوع محدود می باشد که شاید به یک جلسه بعد از گرفتن استعلامات صادر شود و نوع دیگر گواهی حصر وراثت نامحدود است که باید در روزنامه آگهی شود و سه ماهی طول میکشد بهترین کاری که شما می‌توانید انجام دهید این است که گواهی حصر وراثت محدود بگیرید

يک منزل دو طبقه كه تک برگ سند ميباشد در زمان حضور پدرم ٤دانگ واگذار شد به دو خواهر و ٢برادرم به شرط اينكه تا زمانی كه پدرم زنده هست اختيار دار خودش است و بعد از فوت مادرم ٢سال ميتواند در منزل بماند و بعد از فوت ٢ دانگ منزل بين ورثه كه ٣پسر و ٥ دختر و مادرمان طبق انحصار ورثه تقسيم شد و ١٠روز قبل از اينكه دو سال مادرمان تمام شود ٥دختر و ٢برادر به مادرمان نامه محضری داديم كه ميتواند باز داخل خانه بنشيند و مادرمان برای برادرمان كه ١دانگ در زمان حياط و ٢دهم دانگ در زمان فوت گيرش آمده بود ابلاغيه فرستادن كه همه ورثه كه ٤/٨ دانگ دارم نامه محضري به من دادن شما يا بيا ١/٢دانگ را بفروش يا اجاره بده كه ايشون جوابی ندادن و بعد از اتمام ٢سال يک ابلاغيه برای مادرمان فرستادن كه خانه را بايد تخليه كني و رفتن دادگاه حكم خلع يد گرفتن ما ٢٠روز وقت داريم

براي اعتراض ١-ايا راهي وجود دارد كه بشود حكم خلع يد را در تجديد نظر باطل كرد ٢-ايا يك شخص ميتواند براي مابقي وراث تصميم بگيرد شايد ما اصلا دوست نداشته باشيم ملكمان خالي بيافتد ٣-ايا ما به عنوان مالك ميتوانيم تقاضا بدهيم كه اگر ملك ما خالي بخواهد بشود بايد اون برادرمان كه حكم خلع يد گرفته بايد اجاره ما را بدهد ٤-ايا وقتي ما به اوشون ابلاغ كرديم يا بيا بفروش يا اجاره بده و نيامده و جواب ابلاغيه را هم نداده دادگاه چطور حكم به نفع اوشون داده ٥-ايا چون خانه دو طبقه است و راه دو طبق جداست ما اگر از قاضی بخواهيم كه يك طبق در اختيار مادرمان باشد و يك طبق دست ايشون ايا دادگاه تجديد نظر قبول ميكند در صورتي كه اين پيشنهاد را ما به خود برادرمان داده بوديم و قبول نكرده بود و ميگويد فقط تخليه!?

اگه مادر شما در ملك سهم داره و سند مشاع داره اعتراض كنيد تجديدنظر نقض ميشه ضمنا دادخواست الزام به فروش مال مشاع بديد همه موافقان خواهان و برادر شما خوانده دعوي قرار ميگيره

اگر خانه ای به وراث برسد و بدون تقسیم باقی بماند و همگی فوت کنند به غیر یک خواهر آیا الباقی فرزندان وراث سهمی می‌برند.?

بله سهم خواهر و برادر فوت شده به فرزندانشان و اشخاص ارث بر از آنها می رسد .

 تاریخ فوت پدربزرگم در ثبت احوال زده نامعلوم ولی نوشته شده در سال ۷۴ ثبت شده. الان برای انحصار وراثت باید چکار کنه?

به عنوان اولین اقدام با سه نفر شاهد به نزدیک ترین دفترخانه مراجعه و استشهادیه تنظیم نمایید.

پایان مقاله وکیل انحصار وراثت در بجنورد

به درخواست شما مردم عزیز بجنورد پیرامون چک توضیحاتی خدمت شما ارائه میدهیم.

در دعوای حقوقی مطالبه وجه مندرج در چک و خسارات قانونی منظور از خوانده همان مسئولین پراخت در چک است که عبارتند از:

الف: صادر کننده –

ب: ظهرنویس –

ج: ضامن حال برای روشن شدن موضوع هر کدام را به طور جداگانه همراه با حدود مسئولیت آنها مورد بررسی قرار میدهیم.

۱- صادر کننده یکی از مسئولین پرداخت در چک صادر کننده آن است که در واقع مسئول اصلی تلقی می شود. صادر کننده چک کسی است که به بانک دستور میدهد، مبلغ معینی را به گیرنده چک پرداخت کند. ماده ۳۱۳ ق.ت ایران نیز مقرر میدارد: «وجه چک باید به محض ارائه کارساز شود.»

ماده ۳ قانون صدور چک نیز تصریح می کند:

صادر کننده چک باید در تاریخ صدور معادل مبلغ چک در بانک محال عليه محل (نقد یا اعتبار قابل استفاده داشته باشد…».دارنده چک که خواهان دعوای مطالبه وجه محسوب می شود می تواند علیه صادر کننده به عنوان خوانده اصلی دعوای چک طرح دعوا نماید. در مواردی که مدیر شرکت از جانب شرکت (شخص حقوقی) چک را صادر نموده است

باید بیان داشت: اگر چه مدیر در مقابل دارنده چک مسئولیت دارد، ولی مطابق اصول کلی مربوط به نمایندگی مسئولیت نهایی به عهده منوب عنه بوده و نماینده می تواند پس از پرداخت وجه چک، به مدیون اصلی (منوب عنه) رجوع کند. «با توجه به ماده ۱۲۵ ق.ت مصوب ۱۳۱۱ چنانچه مدیر عامل شرکت در حدود اختیاراتی که توسط هیأت مدیره به او تفویض شده است چک را امضاء کرده باشد نمایندهی قانونی شرکت محسوب است و لذا مشمول مقررات ماده ۱۴ ق.ص.چ. خواهد بود و در صورتی که مدیر عامل خارج از حدود اختیاراتی که هیأت مدیره به او تفویض کرده است چک را | امضاء نموده باشد شخصا مسئول پرداخت وجه چک خواهد بود.» (نظریه مشورتی شماره ۹۰۳۹/

۵ – ۷/ ۱۱/ ۱۳۸۲ اداره حقوقی قوه قضائیه). با توجه به ماده ۱۹ ق.ص.چ. مقنن در صدور چک بلامحل همگام با شخصیت حقوقی، برای اشخاص حقیقی صاحبان امضاء نیز مسئولیت تضامنی پیش بینی نموده است. آراء ذیل موید این امر است: «. خواسته خواهان مطالبه وجه شش فقره چک … می باشد که آقای «حم» آنرا به عنوان مدیر عامل امضا شرکت سهامی خاص «ت-گ» صادر نموده است،

دفاع خوانده آقای «ح-م» که بیان نموده شرکت «ت-گ» دارای شخصیت حقوقی مستقل است و طرح دعوی به طرفیت شخص حقیقی و نیز الزام مدیر عامل شرکت به پرداخت وجه چکها صحیح نمی باشد وارد نیست زیرا این دفاع برخلاف نص صریح ماده ۱۹ ق.ص.چ. می باشد. در ماده ۱۹ مذکور مقنن در صدور چک بلامحل همگام با شخصیت حقوقی، برای اشخاص حقیقی صاحبان امضاء نیز مسئولیت تضامنی پیش بینی نموده است. دارنده چک مختار است به هر کدام از مسئولین اعم از شخص حقیقی یا حقوقی مراجعه کند.

عدم طرح دعوی به طرفیت شرکت نافی مسئولیت مدیر عامل صادر کننده چک نمی باشد. فلذا حكم به محکومیت خوانده به پرداخت وجه چک صادر و اعلام میشود.»(دادنامه ش ۸۵۵-۲۹/ ۱۰/ ۸۸ شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی گرگان) «… چک موضوع دعوی متعلق به شرکت «ما» می باشد چکهای شرکت مذکور باید به امضاء دونفر همراه با مهر شرکت صادر شود این در حالی است که حسب گواهی عدم پرداخت صادره از بانک، چک موضوع دعوی تنها به امضاء مدير عامل شرکت آقای …… رسیده است با این وصف سوالی به ذهن متبادر می شود و آن اینکه آیا در فرض که چکهای شرکت به امضای همه اشخاص صاحب حساب نرسیده باشد و ممهور به مهر شرکت نباشد آیا مسولیتی برای شرکت و نیز صادر کننده چک متصور است یا خیر. به نظر محکمه باید بین مسئولیت شرکت و مدیرعامل صادر کننده چک قائل به تفکیک شد.

الف : مسئولیت مدیر عامل : اگر مدیر عامل شرکت خارج از حدود اختیاراتی که هیأت مدیره به او تفویض کرده است چک را امضا نموده باشد شخصا مسئول پرداخت وجه چک می باشد دلایل صدق این ادعا است که

اولا: حسب ماده ۳ ق.ص.چ. صادر کننده چک نباید چک را به صورتی تنظیم نماید که بانک به عللی از قبیل عدم مطابقت امضاء یا قلم خوردگی در متن چک یا اختلاف در مندرجات چک و امثال آن از پرداخت وجه چک خودداری نماید.

ثانيا: بر اساس ماده ۱۹ قانون مذکور در صورتی که چک به وکالت یا نمایندگی از طرف صاحب حساب اعم از شخص حقیقی یا حقوقی صادر شده باشد صادر کننده چک و صاحب حساب متضامنة مشمول پرداخت وجه چک می باشند.

ثالثا: نظریه ش ۷۹۰۳۹-۵/ ۱۱/ ۱۳۸۲ اداره حقوقی قوه قضائیه موید عقیده مذکور می باشد. ب : مسئولیت شرکت : به نظر محکمه مسئولیتی بر ذمه شرکت نمی باشد زیرا مدیر عامل برخلاف مقررات و اختیارات تفویضی مبادرت به صدور چک نمود. فرض مسئولیت تضامنی برای شرکت بر اساس ماده ۱۹ در صورتی است که چک بر اساس ضوابط شرکت صادر شده باشد و بتوان آنرا منتسب به شرکت دانست…»(دادنامه ش ۷۰۳۱۳/ ۸/ ۸۹ شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی(گرگان)

۲- ظهرنویس یکی دیگر از مسئولین پرداخت در چک ظهرنویس آن است. ظهر به معنای پشت است. ظهرنویسی یا پشت نویسی، عبارت است از اینکه دارنده سند تجاری، مطالبی را که حاکی از منظور اوست، در پشت سند بنویسد و امضاء کند. به عبارت دیگر ظهرنویسی آن است که دارنده سند تجاری به موجب آن دستور می دهد تا مبلغ مندرج در سند به شخص دیگری پرداخت گردد. نظر به اینکه ظهرنویسی یک عمل حقوقی و ارادی است بنابراین رعایت شرایط اساسی صحت در معاملات موضوع ماده ۱۹۰ ق.م. ضروری است. وجود، اعلام، انطباق و سلامت اراده ظهرنویس، فقدان اجبار، اکراه، اشتباه در ظهرنویسی و تسلیم ارادی سند مزبور را می توان از شرایط ماهوی در ظهرنویسی سند تجاری شناخت.

در چک ظهرنویسی صرفا با امضاء ممکن و معتبر است و مهر یا اثرانگشت کفایت نمی کند. ۱۱۹ ماده ۳۱۲ ق.ت. اشعار می دارد: « ممکن است به صرف امضاء در ظهر چک به دیگری منتقل گردد.» با توجه به مفهوم و دلالت ظهرنویسی، چنین استفاده می شود که پشت سند موضوعیت دارد. بنابراین امضای بر روی سند ظهرنویسی محسوب نمی گردد. همچنین امضای در اوراق دیگر منصرف از ظهرنویسی است. معذلک بر خلاف استنباط فوق نیز اظهارنظر شده است. چنانکه در رأى ش۸۰۵ مورخ ۱۳۷۰

/ ۱۰ / ۰۹ شعبه ۴۴ دادگاه حقوقی ۲ تهران آمده است «… با توجه به ماده ۱۰ ق.م. که توافق های مشروع طرفین را نافذ اعلام کرده اگر چه انتقال سند تجاری به موجب ماده ۲۴۵ ق.ت. نیز از نظر این دادگاه امری تلقی نمی شود بنابر این تعهد و امضای شرکت مزبور در ورقه جداگانه را به عنوا

ظهرنویسی تلقی می کند. ۲۰.» «اگر به دلیل وجود امضاءها و مهرهای متعدد ظهرنویسی در پشت چک میسر نباشد می توان در برگه ی جداگانه ای اقدام به ظهرنویسی نمود. (نظر مشورتی شماره ۳۲۱۲/ ۷ – ۵/ ۸/ ۱۳۷۱ اداره حقوقی و قوه قضائیه)». در خصوص اینکه آیا بعد از اینکه دارنده به بانک مراجعه نموده و گواهی عدم پرداخت به نام خود دریافت می نماید، باز هم می تواند از طریق ظهرنویسی چک را منتقل کند، به نظر می رسد منعی در این مورد وجود ندارد.رأی ذیل موید این امر است:

«..چون دعوا مطالبه وجه چک است و مطابق ماده ۳۱۲ ق.ت. چک ممکن است در وجه حامل یا شخص معین یا به حواله کرد باشد و به صرف امضا در ظهر چک به دیگری منتقل می شود چک در وجه حامل تا قبل از ارائه به بانک با ظهرنویسی و نیز با قبض و اقباض قابل نقل و انتقال است اما پس از آن که توسط حامل به بانک ارائه و منجر به صدور گواهی عدم پرداخت شد و حتی علیه صادر کننده توسط دارنده شکایت کیفری مطرح شد انتقال آن با امضای ظهر آن، انتقال موضوع قانون تجارت شناخته نمی شود و از مزایای اسناد تجاری موضوع آن قانون برخوردار نیست تنها می توان این عمل را متضمن انتقال طلب دانست…»(دادنامه ش

۱۷ – ۱۷۷۷ / ۱۲/ ۸۴ شعبه هشت دادگاه تجدیدنظر استان تهران) کد مستند به قسمت اخیر ماده ۲۴۶ ق.ت. «.. ممکن است در ظهرنویسی تاریخ …. قید گردد» چنین استنباط می شود که قید تاریخ ظهرنویسی الزامی نیست.

هر چند قید آن متضمن آثار متعددی خواهد بود. از آن جمله است تشخیص اهلیت ظهرنویس و منتقل اليه به هنگام ظهرنویسی، امکان تشخیص صاحبان حق رجوع در صورت کثرت ظهرنویسان به ظهرنویس های ماقبل خود، تشخیص اختیار تصرف ظهرنویس در حین ظهرنویسی.

در ظهرنویسی ممکن است اسم کسی که چک به او منتقل می شود قید گردد در غیر اینصورت ظهرنویسی سفید امضاء خواهد بود. باید توجه داشت که مسئولیت در سند با امضاء تحقق می یابد و انتقال دهنده ای که با قبض و اقباض چک را انتقال داده مسئولیتی نخواهد داشت. اداره حقوقی در نظریه شماره ۱۱۴۳/ ۷-۲۷/ ۹/ ۱۳۷۵ بیان نموده «…واگر واگذاری چک بدون امضاء و ظهرنویسی باشد، حامل، دارنده چک و صاحب آن محسوب می شود و در این فرض فقط صادر کننده در مقابل دارنده چک مسئول شناخته می شود…»ظهرنویسی چک ممکن است برای انتقال مالکیت و یا برای وصول (یعنی انتقال به عنوان وکالت) و یا به عنوان وثیقه باشد.

ظهرنویسی برای وکالت زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که دارنده، چک را برای وصول، تسلیم بانک می کند، بانک پس از وصول، مبلغ چک را به حساب مشتری واریز می کند. وکالت در وصول، از طریق ظهرنویسی و با قید هر عبارتی در ظهر چک که حکایت از وکالت کند، میسر است. مع ذلک، برای وصول وجه چک از طریق واریز به حساب، معمولا جمله زیر در چک قید می شود: «لطفا پس از وصول به حساب شماره … واریز شود.» بنابراین، هرگاه ظهرنویس بصراحت حاکی از وکالت نباشد، ظهرنویسی به عنوان انتقال تلقی می شود. (ماده ۲۴۷ ق.ت.)

image
JM
نویسنده این مطلب

مهدی حنیور

ارسال دیدگاه

کاربر عزیز برای ارسال دیدگاه ابتدا باید عضو یا وارد شوید

عضویت / ورود
 
دیدگاه ها
این مطلب نظری ندارد